-
.........................
=
.........................
-
................
.
.
!من دنبال بوی خوشم نه زندگی -
لباستو عوض کن -
:
چرا ؟
.........................
=
.........................
-
................
.
.
!من دنبال بوی خوشم نه زندگی -
لباستو عوض کن -
:
چرا ؟
.آخه تو اینطوری همش بغض داری-
.............................................................................................
اینقدر سوال نکن .. یه کم به چیزهایی که می گم گوش کن .. بعدا بهت جواب میدم-
.......
پاشو بشین لبه تخت-
:
اینطوری راحت ترم
-به حرفم گوش کن ... پاهات رو بگذار زمین-
:
اگر فکر کردی اینطوری منو از این اتاق بیرون میبری ...
کور خوندم ؟-
:
!آره کور خوندی
(لباست رو عوض کن ( با حوصله و شمرده -
:
نه ! با این راحت ترم
پس یه کاره دیگه بکن-
:
نه ! با این راحت ترم
پس یه کاره دیگه بکن-
:
!بگو
لبلست رو در بیار-
:
چرا ؟
!گفتم بهت می گم بعدا آلان اینقدر سوآل نکن ... (مکث ) خوب ؟-
:
( نه ! (با تحکم
( نه ! (با تحکم
(درش بیار سونیا ( همچنان با آرامش ... شاید کمی غمگین-
:
!نه
چرا نه ؟-
:
!چرا آره؟
!نه
چرا نه ؟-
:
!چرا آره؟
.بهتره -
:
برای کی ؟
برای کی ؟
.تو -
:
!من ؟
.تو -
:
!من ؟
.تو -
:
.نه خوبم
پس عوضش کن-
.نه خوبم
پس عوضش کن-
:
چی بپوشم ؟
یه تی شرت معمولی تر-
:
به قدر کافی معمولی هست
یکی دیگه-
:
الان حوصله ندارم
......
:
ه ه .. وای
الان حوصله ندارم
......
:
ه ه .. وای
چی شد؟-
:
:
(خدای من ... تمام اتاق روشن شد (رعد و برق ... دزدگیر ماشینها
(اون لباس رو از تنت در بیار ( نگران )-
:
نمی خوام .... ول کن
!گوش کن-
!گوش کن-
:
ول کن
....
ول کن
....
!قلبته ؟-
:
آره... ترسید..م
آره... ترسید..م
می...دونم-
.
.
:
(..... آگهی پشت مجله فیلم رو می خواند : با خرید یک دستگاه ال سی دی یا پلاسمای هیتاچی )
.
.
:
(..... آگهی پشت مجله فیلم رو می خواند : با خرید یک دستگاه ال سی دی یا پلاسمای هیتاچی )
!دستاتو باز کن از دو طرف-
:
چی گفتی ؟! .... این کار ها برای چیه ؟
برای تو-
:
چی گفتی ؟! .... این کار ها برای چیه ؟
برای تو-
با این :
( تو" شدم مرکز هستی که هی به من می بخشی ؟ ( تلخ "
چه خوشبو حرف میزنی-
چه خوشبو حرف میزنی-
:
بوی دهنم رو مگه حس می کنی ؟( با تمسخر) ... هر کی ندونه من میدونم که الان تو اتاقت نشستی اونور شهر
(تو هم نمی دونی ( با اطمینان خاطر -
بوی دهنم رو مگه حس می کنی ؟( با تمسخر) ... هر کی ندونه من میدونم که الان تو اتاقت نشستی اونور شهر
(تو هم نمی دونی ( با اطمینان خاطر -
:
که تو اتاقت نشستی اونور شهر ؟
.که نزدیک تو نشستم ..اونور شهر..همون طرف که تو هستی -
:
خوب حرف می زنی .. اگه هیجده سالم بود ... گول هم می خوردم
تو دوس داری دوستات خوب حرف بزنن یا اینکه آدم باشن ؟-
:
!من دوس دارم ...( با پوزخند)... خوب حرف بزنن....آدم که تقریبا فراوونه
خوب حرف می زنی .. اگه هیجده سالم بود ... گول هم می خوردم
تو دوس داری دوستات خوب حرف بزنن یا اینکه آدم باشن ؟-
:
!من دوس دارم ...( با پوزخند)... خوب حرف بزنن....آدم که تقریبا فراوونه
چرا به سقف نگاه میکنی -
:
نه دارم به دستهام نگاه می کنم
:
نه دارم به دستهام نگاه می کنم
دستت رو گرفتی بالا ؟ -
:
(نه ... چه بلائی سر تخیلت اومده ؟! ( سر خوش
!چطور ؟ ... سونیا پاشو اون لباسو عوض کن ( نگران تر از قبل ) با اون لباس اونطوری دراز نکش -
:
بیش از حد شبیه مریض هام؟
!نه-
:
بیش از حد شبیه مریض هام؟
!نه-
:
پس؟
پس؟
اونطوری بهتره-
:
:
(برای کی ؟! ( می خراشد
! تو-
... ( خراش خورده اما آرام)
باز :
(اون مرکز ثقل زمین ؟ " تو" ...هاه؟ (لبخند
آره-
:
دروغگو
(سکوت)-
دروغگو
(سکوت)-
:
برم دیگه
برم دیگه
-
بلافاصله ) نه ! ... یه لبلسی بپوش وقتی دستاتو می گیری بالا آستینهاش سر نخره.. چرا حرفامو گوش نمی کنی... چیز سختی ازت میخوام مگه که
:
تو که منو نمی بینی ! فکر کن حالا یه لباس شب پوشیدم که به جای مریضی پر از تجمل و شادیه
من نمی خوام این فکرو بکنم-
تو که منو نمی بینی ! فکر کن حالا یه لباس شب پوشیدم که به جای مریضی پر از تجمل و شادیه
من نمی خوام این فکرو بکنم-
:
پس این همه اصرار از کجا میاد ؟
به خاطر خودت-
:
میشه به خاطر من چیزی نخوای ؟! (لجباز ...زهرخند) ... هوم؟
!نه-
پس این همه اصرار از کجا میاد ؟
به خاطر خودت-
:
میشه به خاطر من چیزی نخوای ؟! (لجباز ...زهرخند) ... هوم؟
!نه-
:
نه ؟
.نه-
نه ؟
.نه-
:
با نمکی ! .....بسه دیگه
چی بسه ؟-
با نمکی ! .....بسه دیگه
چی بسه ؟-
:
می خوام برم
کجا ؟-
کجا ؟-
:
برم دیگه ...برم چند تا لامپ روشن کنم ...از بس بارون و خاکستریه آسمونو ... رعد و برق بود ..یادم رفته هنوز روزه...خونه هم که تاریکه ...زیاد . ........ حالا برم ؟ (بی قرار
برم دیگه ...برم چند تا لامپ روشن کنم ...از بس بارون و خاکستریه آسمونو ... رعد و برق بود ..یادم رفته هنوز روزه...خونه هم که تاریکه ...زیاد . ........ حالا برم ؟ (بی قرار
!بمون -
:
(روابط انسانی از نوع محاورات تلفنی معمولا چیز سالمی نیست ! هست ؟ ( بهانه گیر
!کجای رابطه ما ناسالمه ؟-
:
سلامتش ! ( لج باز
سلامتش ! ( لج باز
سالمه . ( صبور-
:
مطمئنی ؟
مطمئنی ؟
آره ....چشمهات بازن یا بسته ؟-
:
باز
باز
دروغ گو-
آره:
!...نه...نمیدونم
!...نه...نمیدونم
!حرف بزن -
:
!که باز یه جنگ فراگیر جهانی دیگه شروع بشه ؟
!که باز یه جنگ فراگیر جهانی دیگه شروع بشه ؟
!نه-
:
نه؟
نه؟
که باز حرف زدنت رو بو کنم-
بوی:
!خوشی نمیده
!خوشی نمیده
!تو نمی دونی -
:
تو می دونی؟
آره-
آره-
:
! نه تو هم نمی دونی
! نه تو هم نمی دونی
شاید-
:
!حتما
!حتما
!عجولی -
:
عجول ... همیشه بودم .... همیشه گفتی ... عیبش کجاس ؟
نگفتم عیب داره-
عجول ... همیشه بودم .... همیشه گفتی ... عیبش کجاس ؟
نگفتم عیب داره-
:
.عادت داری چیزهایی هم که عیب نداره یه جوری بگی که انگار سر تا پا عیبن
شاید درست می گی-
.عادت داری چیزهایی هم که عیب نداره یه جوری بگی که انگار سر تا پا عیبن
شاید درست می گی-
:
آره خوب
آره خوب
اینقدر به حرف من گوش نکردی که هوا روشن شد-
:
روشن بود ...ابری بود . .... برم دیگه
?حوصله ات سر رفت -
روشن بود ...ابری بود . .... برم دیگه
?حوصله ات سر رفت -
:
آره
آره
جراتش رو داری بهم بگی حوصلم رو سر جاش بیار ؟-
:
زهرخند) ... فکر می کنی ندارم ؟)
زهرخند) ... فکر می کنی ندارم ؟)
پس چرا نمی گی ؟-
:
آه ... حوصله داریا ! ..ولم کن برم ... قطع کنم .
چی رو ؟-
آه ... حوصله داریا ! ..ولم کن برم ... قطع کنم .
چی رو ؟-
:
!این محاوره مریض تلفنی رو
!این محاوره مریض تلفنی رو
-
حتما باید قطع کنی تا کارهایی که گفتم رو انجام بدی ؟! ( انگار با خودش حرف میزند) تا لباس عوض کنی ..تا موهاتو ببندی ... تا رو تختیت رو بندازی ... تا تو خونه قدم بزنی ؟ ...
:
!حتما باید قطع کنم تا نفس بکشم
!حتما باید قطع کنم تا نفس بکشم
نفس بکشی ؟( دلخور
:
!...از خودم حوصله ام سر میره اینطوری
!...از خودم حوصله ام سر میره اینطوری
!من از تو نه -
:
تو هم چرا ! وقتی نیستم از من حوصله ات سر میره
(نه ! ( خیلی محکم-
تو هم چرا ! وقتی نیستم از من حوصله ات سر میره
(نه ! ( خیلی محکم-
:
!برم .. برم ... ول کن ... برم
!برم .. برم ... ول کن ... برم
باید؟-
:
آره ( بی حوصله ) ... یالا
آره ( بی حوصله ) ... یالا
نگام کن ... بعد -
:
خول شدی باز ؟ ... به چی نگاه کنم ؟
من رو -
:
!تو اینجا نیستی ( با تحکم) بس نیس خیالبافی ؟
خول شدی باز ؟ ... به چی نگاه کنم ؟
من رو -
:
!تو اینجا نیستی ( با تحکم) بس نیس خیالبافی ؟
!نه بس نیست-
:
.نه ..... بس .... نیس
.نه ..... بس .... نیس
... cia 0
cia o-
.
.
.
.
تی شرت گشاد طوسی قدیمی رو پوشیده بود ... خنک و راحت ... بدون شلوارک ...رضا آورده بود براش ...نه.. ده سال پیش از کیش ....دراز کشیده بود رو تخت ...بی تحرک .. بی انگیزه...راست می گفت .. بغض داشت .. زیاد .
.
.
pour Toujours
.
.
Michael mann *
Ss
.
.
.
.
تی شرت گشاد طوسی قدیمی رو پوشیده بود ... خنک و راحت ... بدون شلوارک ...رضا آورده بود براش ...نه.. ده سال پیش از کیش ....دراز کشیده بود رو تخت ...بی تحرک .. بی انگیزه...راست می گفت .. بغض داشت .. زیاد .
.
.
pour Toujours
.
.
Michael mann *
Ss