Tuesday, August 20, 2013

shader

 
 
 
تو حات خوبه؟! -
  چیه زیاد سر حالم یا زیاد بی خیال ؟ :

 -هنوز یاد نگرفتی سوال و با سوال جواب ندی ؟
اگر یه جرعه از لیکوری که او روز خونه ت برام باز کردی بهم بدی
قول میدم سر به راه بشم
 - اول اینکه من از شرط گذاشتن برای چیزی که می خوام بیزارم که این خبر جدیدی نیست
و بعد اینکه لیکور ؟
دیگه مطمئنم حالت خوب نیست
اره خب ، درست وسط ترافیک این جهنم تو باید از من لیکور بخوای
: چرا انقدر همه چیزو سخت می کنی
من فقط یه میل زود گذر داشتم به یه نوشیدنی بی آزار
 
   -  وقتی می گی بی آزار انگار داری از یه حشره حرف میزنی و این من و می ترسونه
و آره من همه چیزو سخت می گیرم ... که .....
 
:  آره میدونم...   اینم خبر جدیدی نیست .........می دونی چی رو توی تو خیلی دوس دارم؟

 
  - م م ..... تلخیم و عزیزم ..تلخیم و زیاد دوس داری

:  تو  طعنه نزنی ........   نه جانم تو به قدر کافی تلخ نیستی
در واقع یه وقتایی حتی شیرینی ،.....
اینکه  .... بی رحمی ... تو! ....  و درست تویی که به خاطر آدمهای مهمت ...
 هرگز شک نمیکنی... در. ....گذشتن. .. 
چنان بی رحمی که ازت .......می ترسم

- اوه ...چه دل ‍ پُری .....رحم هاه؟ .... خوب  ... به چیت رحم نکردم ؟
به جونت ...یا پولت؟

: اون لبخند کج و از رو لبت جمع کنی احساس بهتری ... بهم میدی
میخوای بدونی به چیم رحم نمی کنی .......... به خودت
به همه چیزی که دارم
 
- هی هی صبر کن. ... صبر کن
اولا من این جا نیستم که احساس بهتری بهت بدم و
و اون لبخند تا هر وقت لازم باشه سر جاش میمونه
بعدشم از کی من شدم یکی از "چیز هایی" که تو داری؟؟؟!!!
 
 :  باز دوباره وحشی شد!....من نمیتونم از محتویات تو ذهنم حرف بزنم
یا خودم رو صاحب چیزی تو ذهنم بدونم؟

- چرا خیلی خوب هم میتونی.
تو میتونی صاحب محتویات تو ذهنت ...شلوارت. ...گاو صندوقت
یا حتی فریزر یخچالت باشی. .. اما
........
من ؟!
...شک دارم
البته نه چون من تحفه ای چیزی هستم. ..نه! درست بر عکسش
تو صاحب من نیستی


: اون لبخند و وقتشه بذاری تو جیبت ... وقتی شبیه فمینیست های زن دو آتیشه حرف میزنی تاسف آوره
رقت انگیز حتی
تو خوب میدونی که من چقدر میدونم صاحب چی هستم و صاحب چی نه
باز بازی کثیفت رو برای فرار کردن از جواب شروع نکن
من شاید صاحبت نباشم اما خوب می دونم توی او مغز خرابت چی میگذره


- هی  خراب به سیب هزار سال مونده میگن نه به مغز ادم پویایی مثل من


: کاش واقعا انقدر به خودت لطف داشتی.
کاش یه کم این شوخی های مسخره رو کنار میگذاشتی
کاش جای اینکه سر اینکه کی صاحب کی یا چی من و تکه پاره کنی
یه کم فقط یه کم به خودت رحم داشتی

- چی شده تو یکهو وکیل مدافع من شدی .......  
من از پس خودم بر میام..... دن   وری  هان
 
: آره خوب میدونم از پس خودت چطور خوب و تمیز بر میای
مثل جلاد های پطر کبیر

- اِاِاِ  تو اون موقع هام بودی؟
مگه اعدامت نکرده بودم؟

: شوخیت لوسه ......


- قبول ...... پس بی رحمیم رو دوس داری !! خوب چیم و دوس نداری؟

: لجبازیت رو دوس ندارم. ...... دوسش ندارم چون  بهت آسیب می زنه


  - نه دو سش نداری چون به " تو"  آسیب میزنه

: خدایا ..می دونی تو باور نکردنی هستی .... لجبازی آدمی که من صاحبش نیستم
که اهمیتی بهم نمیده چه ضرری برام داره هاه
چه اسیبی بهم می رسونه؟
 
- این که فرار رو به جلو می کنی ازت آدم باهوش تری می سازه؟
لجبازیم آزارت نمیده؟
تواین ترافیک جهنمی به چشمهای من نگاه کن و بگو که لجبازیم آزارت نمیده
 
: خیلی خوب
اگر این از تو یه برنده می سازه باشه
لجبازیت به حد مرگ عصبانیم میکنه

- هی   حالا تبدبل به چی شدی
یه کینگ میکر؟ کسی که از آدم لوزر ا یه برنده می سازه؟
گو  فاک  یورسلف

: و تو بددهنی ارومت می کنه؟ تو همین ترافیک جهنمی
تو چشمهای من نگاه کن و بگو که آرومت نمی کنه

- اره راس میگی بد دهنی ارومم میکنه
ببین کی برنده شده!

:  اتفاقا این بد دهنیت به یه زبون دیگه من رو دیوونه ت می کنه

- چرا ؟ چون شیکه؟!
 
: نه چون غیر قابل پیش بینیه

- پس غیر قابل پیشبینی دوس داری؟

: اره کیه که بدش بیاد .....اما تو این که بدونی من چی دوس دارم چی نه
آخرین کاریه که دلت بخواد انجامش بدی


- اوهووم . حق با تو ..... جلاد پطر سرش خیلی شلوغه ...........
................
 
Ss
 
Music :  Seven Days  By Azure Ray