Wednesday, July 20, 2011

نخود فرنگي هاي مندليف




اسمش رو چی میگذاری
ترس ... توهم.... خود خواهی ؟

من اسمش رو گذاشتم : سکوت

جوان تر که بودم می جنگیدم - پنجه می کشیدم - با چشمهای نمناک که از اشک نبود ...از خشم براغ می شدم به

چشمهاشون

بینیم رو ... رو به باد می گرفتم و سرم رو از صورت هاشون به سادگی بر می گردوندم

و شب بود و تاریکی و بعد موهام و کنار چشمهام خیس اشک می شد

.

حالا سکوت می کنم - اینطور اعتراض می کنم

بین این سکوت و جنگ قبل , توضیح می دادم ... خودم رو بار ها و بارها
و هر بار کمتر جواب می گرفتم

.

حالا ساکتم - عصبانی ِ ساکت - با چشمهایی که مرطوب و براقه , ... باز هم نه از اشک

به چشمهاشون نگاه می کنم ... مات ... بی رمق و انقدر نگاه می کنم

که سر هاشون رو بر می گردونن و به راهشون می رن
و شب ها .....


شب ها خیسی موهای بلند و چشم هام نیست از اشک
سکوت.... و فرار سمت خوابی که نیست


...کم خواب می بینم - دیگه فنتزی نمی سازم - رویا نمی بافم


درد هست اما هیچ , آخ ِ کم صدایی از بین لبهام بیرون نمیاد
مراقبم بیش از حد
مراقب احساسات و عواطف دیگران

.


محال شدم - دور - تهی


اسمش

رو چی میگذاری ؟






Ss

Saturday, July 16, 2011

yellow

گرماي نوچ









هورمونهاي سرگردان










.............ميوه هاي زيادي رسيده




Ss



music by 30 second to mars .... named bad romanc





P.S:





يه موجود عجيب دوست نداشتني به نظر من با رکورد هاي نجومي فروش البوم هم اين رو خونده



اما حتي فکر يه مقايسه کوچک رو هم به مخيله تون راه نديد

.



اجرا و شعر خوشاينده ...زيادي




و حتي ترکيب محشرِ اسم




BAD ROMANC ?