Tuesday, April 24, 2012

heaven can wait




يه وقت هايي ديگه جا مي زني


مي دوني كه زياد مي خواي

حتي زياد تر از حقت، اما براي اين زياد خواستن خودت رو سر زنش نمي كني

پات رو ازش عقب نمي كشي


مي خواي و مي خواي

و بدست نمياري و بدست نمياري

و زخم مي خوري

درد مي كشي
بيشتر از توانت درد مي كشي

و باز كوتاه نمياي

از خواستن زياد چيزي كه حتي حقت هم نيست
من يا همه چيز رو مي خوام يا هيچ چيز

براي اين زن .... حد وسطي وجود نداره

و مي دوني .. گاهي ...

نه ! بيشتر از گاهي، حتي

نميشه
نميتوني
محاله

همه ي يك چيز يا يك آدم رو داشته باشی
من وقت اين نشدن ها ، مرد جنگ نيستم
وا مي دم

عقب مي كشم

نگاه مي كنم
پس بهتر اينه
كه همه جنگ رو  كنار بگذاريم

 و تمامش كنيم
من آدم ناشدني هستم
اينجا ناشدني  نه به تعبير زيبا

به سخت ترين تعبير اون


Music :  Lost  by Within Temptation

Ss

Sunday, April 08, 2012

once more lady ?

killing is easy , dealing with it is the hard part



وجدان من یه مرد الکلیه

و تو آشغال های یه شهر بزرگ مثل نیویورک زندگی می کنه

بیشتر وقتها اونقدر مستِ که نمی تونه رو پاهاش بایسته و

تلوتلو خوران باز تو آشغال ها ولو میشه

گاهی رهگذری از سر ترحم براش سکه ای می اندازه.....

و او باز لیوانی آبجو برای خودش میخره

و لا جرعه سر می کشه وزبانش رو روی لب های تشنه ش می کشه

وجدان من زمانی مرد خوش قیافه و آراسته ای بود

اما حالا داغون و خراب و بلاتکلیف تو خیابون های شهر پرسه می زنه

وجدان من اخلاق می دونست.. کتاب می خوند.. تحصیل کرده و با وقار بود

هنوز هم گاهی که مست نیست میشه,شبحی از اون مرد رو توش پیدا کرد

وجدان من

که یه مرد الکلیه هوسبازه گاهی که سر کیفِ ,

میاد سراغ من که

سونیا اخلاق سونیا تعهد سونیا عشق سونیا عرفان سونیا معصومیت

سونیا کوفت... سونیا ..سونیا

و من کلافه و گیج نگاهش می کنم

تکرار اینکه کار درست چیه یا کار غلط باخودت.....

من وجدان دارم

و دوستش دارم و

وجدانم یه مرد حرومزاده ی الکلیه

Music : Uprising By Muse

Ss