سادگي؟ اگر منظورتون از سادگي روايت فيلمه بايد بگم اين خاصيت تقريبا همه فيلم سازهاي نيويوركيه مثل چيمينو و يا اسكار وايز و جيم جارموشه نحوه اي از فيلم سازي كه البته ساده نيست ولي پيچيدگي هاي فيلم هاي روانشناسانه يا ژانرهاي كرانينبرگ-لينچي رو نداره رابرت التمن يا ارتور پن نيز در دهه هاي قبلتر اين سبك رو دنبال مي كردند از ويژگي هاي اين سبك حذف كردن پيچيدگي هاي ظاهري و پرداختن به اصل پيچيدگي ذاتي كه در زندگي وجود داره درست مثل خود زندگي ، زندگي خودش خيلي خطي درك مي شه ولي امكان نداره شما به كل زندگي يك نفر نگاه كني و اونو ساده ببيني، اونجايي كه اسپيلبرگ مي گه من وقتي فيلم هاي اسكورسزي رو مي بينم انگار دارم يواشكي به زندگي مردم سرك مي كشم و اما تجربه خودم از فيلم هاي اسكورسزي: من هر فيلم اسكورسزي رو كه براي اولين بار ديدم هيچ حسي رو در من انگيخته نكرده ولي بعد از يك يا حتي شش ماه تازه تاثير فيلم رو من شروع شده و اون فيلم قسمتي از ذهن منو تا ابد مال خودش كرده دليلش اينه كه هيچ چيز در فيلم هاش مصنوعي نيست و به فيلم تزريق نشده
نوشته های بالا صرفا در مورد پوستر فیلم بود... اما فیلم رو دیدم ازش خوشم آمد ..زیاد ..همیشه از کارهای اسکوسیزی خوشم میامده.. در مورد زندگی باید بگم....خیلی ازش سر در نیاوردم تا به حال زندگی جریان غریبیه میدونید..همیشه سینما رو دوست داشتم....به خاطر زندگیهایی که درش جریان داره...و زندگیهایی که درش جریان نداره
4 comments:
it's nice
i like it
mmmm it's a little too simple maybe
isn it?
m m m ... somehow...simple..but
i like that blue ...
i like the gun...
i like the city ...
but it is simple.
Ss
سادگي؟ اگر منظورتون از سادگي روايت فيلمه بايد بگم اين خاصيت تقريبا همه فيلم سازهاي نيويوركيه مثل چيمينو و يا اسكار وايز و جيم جارموشه
نحوه اي از فيلم سازي كه البته ساده نيست ولي پيچيدگي هاي فيلم هاي روانشناسانه يا ژانرهاي كرانينبرگ-لينچي رو نداره
رابرت التمن يا ارتور پن نيز در دهه هاي قبلتر اين سبك رو دنبال مي كردند
از ويژگي هاي اين سبك حذف كردن پيچيدگي هاي ظاهري و پرداختن به اصل پيچيدگي ذاتي كه در زندگي وجود داره درست مثل خود زندگي ، زندگي خودش خيلي خطي درك مي شه ولي امكان نداره شما به كل زندگي يك نفر نگاه كني و اونو ساده ببيني، اونجايي كه اسپيلبرگ مي گه من وقتي فيلم هاي اسكورسزي رو مي بينم انگار دارم يواشكي به زندگي مردم سرك مي كشم
و اما تجربه خودم از فيلم هاي اسكورسزي: من هر فيلم اسكورسزي رو كه براي اولين بار ديدم هيچ حسي رو در من انگيخته نكرده ولي بعد از يك يا حتي شش ماه تازه تاثير فيلم رو من شروع شده و اون فيلم قسمتي از ذهن منو تا ابد مال خودش كرده
دليلش اينه كه هيچ چيز در فيلم هاش مصنوعي نيست و به فيلم تزريق نشده
نوشته های بالا صرفا در مورد پوستر فیلم بود...
اما فیلم رو دیدم
ازش خوشم آمد ..زیاد
..همیشه از کارهای اسکوسیزی خوشم میامده..
در مورد زندگی باید بگم....خیلی ازش سر در نیاوردم تا به حال
زندگی جریان غریبیه
میدونید..همیشه سینما رو دوست داشتم....به خاطر زندگیهایی که درش جریان داره...و زندگیهایی که درش جریان نداره
نوشتتون خوشحالم کرد
این روزها خوشحالی ...غنیمتیست
ممنونم
Ss
Post a Comment