هيچ كي نمي دونه
و اين دردناكش مي كنه . دردناك تر اينكه نمي توني - نمي خواي دائم خودت رو توضيح بدى
اينكه يه چيزي مثل يه درد موذي كشنده .... ميپيچه و بالا مياد
يه جور جنون كه از اخلاق و معادلات انساني چيزي نميدونه
.....كه
چطور بگم؟
.
چرا هيچكي اين اطراف نيست ؟
Ss