Sunday, June 12, 2011

1 comment:

ارمان صالحی said...

sghl
سلام

وقتی سکوت میکردید یه اطمینانی تو سکوتتون بود کههه انگار جلیو میکروفون ضبط حرف زدن نوبیته.. و اوقندر در زمان دیری زا شب اومدید جلوش که دیگه هیشکی منتظر نیست که زودتر حرفتون بزنید ازین خلوتی و تصاحب کامل میخواهید لذت ببرید و همونجال وای میسید و لفتش میدید....یهعجور اطمینان که مطئنید هرکی این جور صدارو بشنوه استپ نمیکنه.....
جوری که اگه وسط صدا سکوتو پیدا کنه مثل قطع شدن ناگهانی نیست انگار قدرت یانو دارید که یه جسمو ببرید بالای بالا و بعد که ولش کنید اونقدر با بالا بردنتون باد و طوفتان راه اداختید که هیچجوره با کله زمین نمیخوره بلکه تکون تکون اروم اروم میاد پایین
سکوتتونم باد طوفانه بعد زا صداتون بود... با کله نمیفته ادم زمین
هیچی یهو قطع نمیشه
از اسم کارگدانه خیلی خوشم اومد...
از رزهای ابی هم همینطور
ازینکه هلندی هااا هم علاوه ب رگلهای مخصصو خودشون زبان مخصوص خودشونم دارن خوشم اومد....