*
1
کتاب ها و رو- سپی ها را می توان به بستر برد
.
2
کتاب ها و رو- سپی ها زمان را در هم می بافند , بر شب مانند ِ روز , و بر روز مانندِ شب حکم می رانند
.
3
نه کتاب ها برای دقیقه ها ارزش قائلند , نه رو - سپی ها . اما آشناییِ نزدیک تر با آنها نشان میدهد در واقع
چقدر عجولند . همین که توجه مان به آن ها معطوف شود , شروع به شمردن دقیقه ها می
کنند
.
4
کتب ها و رو - سپی ها همواره در عشقی نا کامیاب نسبت به یکدیگر به سر می برند
.
5
کتاب ها و رو - سپی ها هر دو مردان ویژه ی خود را دارند , مردانی که از طریق ِ آن ها
گذران روزگار می کنند , و عذابشان می دهند , در این زمینه , مردان ویژه کتاب ها منتقدانند
.
6
کتاب ها و رو - سپی ها در موسسه های عمومی جای دارند , مشتری هر دو دانشجویانند
.
7
کتاب ها و رو - سپی ها به ندرت کسی که تصاحب شان می کند , شاهد مرگشان می شود
پیش از آنکه عمرشان به سَر رسد گم و گور می شوند
.
8
کتاب ها و رو - سپی ها خیلی علاقه دارن توضیح دهند چگونه به این روز افتاده اند : و از
گفتن هیچ دروغی فرو گذار نمی کنند . در واقع , اغلب , سیر و چگونگی ماجرا را متوجه نشده اند ,
سالها به دنبال " دلشان " رفته اند , و روزی بدنی فربه در همان نقطه ای برای خود فروشی می ایستد
که صرفا برای " آموختن درس رانندگی " توقفی داشته
.
9
کتاب ها و رو - سپی ها زادو ولدشان زیاد است
.
10
کتاب ها و رو - سپی ها وقتی نمایش می دهند ,دوست دارند پشت کنند
.
11
کتاب ها و رو - سپی ها - " راهبه ی پیر - روسپی جوان " . چقدر کتاب هست که زمانی بدنام بود و
اکنون راهنمای جوانان است
.
12
کتاب ها و رو - سپی ها دعوا و مرافعه شان را جلو چشم همه می کنند
.
13
کتاب ها و رو - سپی ها - پا نویس های یکی , اسکناسهای دیگری , در جورابهای بلندش است
*
One Way Street - Written By : Bnjamin Walter
P . S :
" خداوند سر گرمی من است "
این رو از فرانی و زویی دارم
" و من سرگرمیم رو .. زندگی میکنم , دیوانه وار "
این رو از خودم
Ss
3
نه کتاب ها برای دقیقه ها ارزش قائلند , نه رو - سپی ها . اما آشناییِ نزدیک تر با آنها نشان میدهد در واقع
چقدر عجولند . همین که توجه مان به آن ها معطوف شود , شروع به شمردن دقیقه ها می
کنند
.
4
کتب ها و رو - سپی ها همواره در عشقی نا کامیاب نسبت به یکدیگر به سر می برند
.
5
کتاب ها و رو - سپی ها هر دو مردان ویژه ی خود را دارند , مردانی که از طریق ِ آن ها
گذران روزگار می کنند , و عذابشان می دهند , در این زمینه , مردان ویژه کتاب ها منتقدانند
.
6
کتاب ها و رو - سپی ها در موسسه های عمومی جای دارند , مشتری هر دو دانشجویانند
.
7
کتاب ها و رو - سپی ها به ندرت کسی که تصاحب شان می کند , شاهد مرگشان می شود
پیش از آنکه عمرشان به سَر رسد گم و گور می شوند
.
8
کتاب ها و رو - سپی ها خیلی علاقه دارن توضیح دهند چگونه به این روز افتاده اند : و از
گفتن هیچ دروغی فرو گذار نمی کنند . در واقع , اغلب , سیر و چگونگی ماجرا را متوجه نشده اند ,
سالها به دنبال " دلشان " رفته اند , و روزی بدنی فربه در همان نقطه ای برای خود فروشی می ایستد
که صرفا برای " آموختن درس رانندگی " توقفی داشته
.
9
کتاب ها و رو - سپی ها زادو ولدشان زیاد است
.
10
کتاب ها و رو - سپی ها وقتی نمایش می دهند ,دوست دارند پشت کنند
.
11
کتاب ها و رو - سپی ها - " راهبه ی پیر - روسپی جوان " . چقدر کتاب هست که زمانی بدنام بود و
اکنون راهنمای جوانان است
.
12
کتاب ها و رو - سپی ها دعوا و مرافعه شان را جلو چشم همه می کنند
.
13
کتاب ها و رو - سپی ها - پا نویس های یکی , اسکناسهای دیگری , در جورابهای بلندش است
*
One Way Street - Written By : Bnjamin Walter
P . S :
" خداوند سر گرمی من است "
این رو از فرانی و زویی دارم
" و من سرگرمیم رو .. زندگی میکنم , دیوانه وار "
این رو از خودم
Ss
4 comments:
سلام...
چقدر شبيه بودند و نمي دانستيم!!!
فراني و زويي... و زويي از آنهايي ست كه نمي شود از ياد بردش... زويي تنها كسي ست كه مولي هاي سياه را مي فهمد!
و هر دوشون با اومدن سینما تغییر هویت دادند
.
.
.
جالب بود
.
DZ
نديدم اين فيلمش رو... بايد ببينم پس... مرسي كه اسمش رو گفتي...
موسيقي آبي معركه س... و همين طور ژوليت بينوش...
محشر نيست...تو خوب مي خوني... عظمت در نگاه آدمهاست...
نوشتی و خوندم
نمی دونم ولی بیشتر از یه بار
به یادتم
مواظب خودت باش
Post a Comment