Sunday, January 03, 2010

maiden jeuses


احساس می کرد که با بار ِ غمی که بر دلش سنگینی میکند " *

" می توان چند کلیسا ساخت






سیگار کشیدن تو سر بالایی جردن امانِت رو می بره ]

اما

دود ِ سیگار که با نفس , تو سرمای هوا روی نور ِ نارنجی سُر می خوره

. خوشت میاد

.

.

عاشق که هستی , رنج رو ی شونه هاته , یه رنج ِ زِبر

اما

. فارغ هم که باشی - تحمل سبکیه فِراغ رو نداری

.
.

عاقل که باشی , طعم ِ زندگی رو نمی چشی

اما
. دیوانه هم که باشی - مجال ِ زندگی کردن رو بهت نمی دن
.
.

برنج که نخوری , لاغر میشی

اما

. بدون برنج - نمی تونی لذت کباب تابه ای های پنج شنبه رو دَرک کنی


.
.

فیلم که می بینی , خَراش می خوری

اما

. فیلم هم که نبینی - صافیه زندگی می بُر د ت


.
.
.

و تو
نمی دونی
هرگز
که
دُرست
چیه ؟


؟ lady مگه نه....




Y / N

[ نیمه شب ِ یه شب ِ زمستونی



P . S :

10 Commente شبیه "

مسیح بود , نه ؟


" Ss


Adieu Gary Coper By : Roman Garry *

1 comment:

Anonymous said...

خوب نا سلامتی من یه جور دانشمندم
برای همین کوله پشتیم رو پر از آشغال متر می کنم و به دنبال حقیقت همه جا رو بیل می زنم

بعد کاشف به عمل می آد که هاها... در اصل همه چیز از درکی تجریدی از مجرای اراده قابل درکه
.
.
کی میدونه این جمله چه مفهومی داره؟!!! اما

اما شما چرا؟
شما کجا رو دارید بیل می زنید

آدم می نویسه چون رنج می کشه
رنج کشیدن از رنج کشیدن

بوی تراژدی می دی
سابقا از این بو خوشم می اومد

تراژدی: "اما مواظب باشید در صحبت باآن روح بیش از اندازه هیجان زده نشوید در اساطیر هست که ارواح سرگردان طعمه های خود را به پیش پرتگاه ها و صخره های مشرف به دریا می برند و انجا تغییر ماهیت داده به هیبت اصلی خود در خواهند آمد
قدم زدن در ان پرتگاههای مرگ بار و صدای پر فراز دریا کافیست که فکر خود کشی را در ذهن هر انسانی بپرواند و در مقابل نیروی روح برای پرت کردنشان عکس العمل را بگیرد" هملت.
.
.
DZ