خنده دار شده .. باز
... از همون ها که تهش
می خوای یکی رو بخونی صفحش رو نابود می کنه
می خوای یکی که خوب می نویسه - بنویسه - لعنتی خسیسی می کنه
می خوای حرف بزنی خفه خون می گیری
. می خوای خفه شی .... می افتی به وراجی
.
.
رو می خواد - ای نه - اون سکانس Eyes Wide Shut دلم اون سکانس دونفره
دونفره نبود
- سه نفره بود
کوبریک هم بود
.
اونقدر اعتراف دارم که گوش هیچ کشیشی تاب ِ شنیدنش رو نداره
.
Ss
اونقدر اعتراف دارم که گوش هیچ کشیشی تاب ِ شنیدنش رو نداره
.
Ss
4 comments:
اعترافات توست که به یک کشیش هستی میده
ورنه
موجودیتی نداره
کشیش
و کوبریک که لذت و رنج رو توامان در آغوشت می گذاره
وقتی که با چشمان اشک بار
در نیمه شب
اودیسه فضایی تماشا می کنی و
وقتی محو دیوارهای قرمز رنگ
شاینینگ میشی
و وقتی دکتر استرنج لاو تسخیرت میکنه
yn
"As I was going down impassive rivers,
I no longer felt myself guided by haulers!"
jim jarmush
the limits of control
:مانیفست
هر زنی یک اثر هنریست
که طبعیت را آنچه واقعا هست باز نمایی می کند
در این میان اثر هنری مربوطه احتمالا دید شکاکانه ؛ منتقدانه و فرمی و توصیف گرانه از احساسی مرکزی خواهد داشت و گرنه کل این موضوع تکراری؛ بی دلیل و استفراغ گونه خواهد بود، عجیب است که این نگاه هنری که خود از دیدی روشنفکرانه و لزوما عجیب بوجود آمده، اینگونه در طرح خود غیرواقعی می نماید و بیشتر به یک پریشانی ذاتی اشاره دارد تا یک زیبایی شناسی جامع از طبیعتی که قرار است باز نمایی کند و این بزرگترین سد برای زنان و مردانی است که خواهان درکی جامع از حقیقت طبیعت هستند
.
.
پایان مانیفست
Those who think they are better should go to the cemetery, there they will learn about what life really means a handful of dust
agian same man
sam movie
.
.
.
DZ
Those who think they are better should go to the cemetery, there they will learn about what life really means: A handful of dust
agian same man
same movie
.
.
.
DZ
مثل کسیکه یک دوست دور را گم کرده است با تو هستم "اس اس" عزیز... و چند باری که آمدم چیز تازه ای بگویم صفحه را به روز نکرده بودی وگرنه حرفها داشتم برای شاعرانه هایت
----------------------------
پیگیر شعرهای قشنگت هستم و بیتاب برای شعری نو....کدام خسیسی بود که دیگر ننوشت؟بگو تا ما هم نوشته هایش را بخوانیم
Post a Comment