Sunday, March 20, 2016





هيچ  كَس  رو در اين دنيا نمي شناسم

هيچ 

اول فروردين وهجوم تبريك هاي بيشتر دروغي  تمام شده

ادم ها با سبزي پلو و ماهي در شكم هاشون خوابيدن لابد


هيچ كَس رو نمي شناسم

هر  چه به اطراف نگاه مي كنم انگار صورتك هاي پلاستيكي مي بينم


صورتك هاي تلخ ،  تنها كه ارزو هاشون رو با عكس ها پست مي كنن يا تو عكس هاي پست شده جستجو


خالي 

خالي 

نه عشق ها  ، دادنه ...  نه هوس ها ، گرفتن 

عشق ، عميق عميق... حل شدن  ،گم شدن

 هوس  ، گَس ، راز آلود  ، سيري ناپذير

 خواب نيم روز
بعد نشستن پاي هفت سين 
خيره شدن با ماهي و سيب

حافظ لعنتي كه با من سر ناسازگاري داره و جاش بايد ديوان شمس ورق  بزنم

خواب نيم روز نيست براي من 
چشمها و و دستها بي خواب

فرار از فيس بوكي كه هرگز نداشتم از اينساگرام و كوفت كه نبود هرگز  به اينجا كه سالهاست هست 

فرار از عكس هاي دوربين هاي بدرد نخور مبايل
از  عكس لب ها و باسن ها و چشمهاي مرده 

كاش دوربين هاي واقعي از زاويه ي تابش نور ها و سايه ها ي بلند عكس مي گرفتند

كاش ديگراني از ديگران ، وقت بي خبري عكس مي گرفتند 

وقت بي خبري

" وقتي حواست هست زيبايي، وقتي حواست نيست زيبا تريني "*

كاش آدم هايي از وقتي حواست نيستها 
زيباترين ها عكس ميگرفتند

هيچ كَس نيست كه من بشناسم 

آنهايي كه  با جان آميخته اند ، با من ميميرند

و آنهايي كه با خون آميخته اند، شبح دورِ سالهاي دور

سالهاي دور 




" پدرم وقتي مُرد ، پاسبانها همه شاعر بودند"*


عاشق هاي اين دنيا رو دوست ندارم

هوس بازهاي اين دنيا رو دوست ندارم 


عكس هاي اين دنيا رو دوست ندارم



هنوز دير نيست سونيا


هنوز دير نيست 



خبرت هست كه بي روي تو آرامم نيست"*
"طاقت بارِ فراق اين همه ايامم نيست




خبرت هست؟



.......



Ss




 فیلم شبهای روشن فرزاد موتمن*
سهراب*
سعدی*







1 comment:

Anonymous said...

خبرت هست بابا؟

Ss