Monday, June 12, 2006

"f" is correct!

صدای پیانو می امد. نه از خیلی دوراز چند اتاق دورتر.ر-فا-می-لا-دو-لا-دو-لا-ر-ر-سل-فا-می-لا-سل-می.اوچ خراب کردجای فا ..سل زد.اونم چیز ساده ای مثل این . حالا صدا مهیب شده بود .بلند و پر قدرت آرام راه افتاد.در نزد آرام در رو باز کرد.اسمش را
نبرد آرام در دیدرس نگاهش ایستاد
:-
تو چت شده!پیانو میزنی یا مشکلات بشری رو حل می کنی ! ازهر ده تا نت دوتاش اشتباست اونم تو اهنگهای ساده ای که شاگردات
برای دست گرمی می زنن !حالا هم که انگار موزیک حمله می زنی . چت شده هاه؟

صدا لحظه ای قطع شد.کلاویه ها نفس کشیدند...سر رابالا می گیرد اما هدف نگاهش او نیست با پیراهن لمه براق و صورت بدون رنگ
هدف انگار روشنایی براق پشت سر اوست.اینطور که نگاه می کند انگار شمشیر از رو کشیده
:_
چه توقعی داری؟! والس بزنم یا یه چیزی از اشتراوس!نکنه توقع یه چیز پر شور اراتیک داری؟هاه؟مردک با نگاهش از دیشب راحتم نمیگذاره. درست بر خلاف تو که انگار اون برخورد و نگاه مایه لذتت شده؟
:-
هرگز اراتیک نزدی!توقعی هم ندارم!اشتراوس و دیگران رو هم همیشه می زنی اما درست!نه اینطور!!اون مرد هم ظاهرا درک
!!! زیبایی شناسی و مکالمه دلنشین داره که تو نداری
دستها بالا رفت هر دو دست .انگار می خواست با شدت بر سر کلاویه های بینوا فرود بیاد...اما نیامد..در چند میلیمتری انها متوقف شدحالا نگاه می کرد...به خود او به پیراهن لمه براق وصورت بدون رنگ....نه به روشنی دزد پنجره پشت سر.نگاهش تیزبود..نه!وحشی بود.می گفت برو بیرون! اما نگفت-نگاه کرد
!زن پشت کرد.رفت به سمت در.آرام نه.سریع
! در را باز کرد آرام نه. عجول
!از راه رو رد شد آرام نه. ملتهب

صدای پیانو می امد نه از خیلی دور
نت ها درست بودند و موزیک فاخر بود
...
Ss

No comments: